ســـــو ء قصــــــــد 6
پرویز نیکخواه
پرویز نیکخواه
تروریست رده نخست، زاده تهران به سال ۱۳۱۸ خورشیدی، دبیر دانشکده صنعتی تهران از
بینادگذاران گروه مائوییست برای براندازی سامانه مشروطه شاهنشاهی ایران. نیکخواه روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ دستگیر شد. پرویز نیکخواه در سالهای ۱۳۳۲
- ۱۳۳۱
در دبیرستان ادیب یکی از هموندان سازمان جوانان حزب منحله توده بود. پس از گرفتن دیپلم
پرویز نیکخواه راهی
انگلستان
شد و پس از ورود به سازمان دانشجویان ایرانی و سپس به سازمان دانشجویان خارجی به کنفدراسیون
دانشجویان ایرانی پیوست و جزو هیات
مدیره کنفدراسیون شد. نیکخواه برای شرکت در کنگره کنفدراسیون دانشجویان در انگلستان به سال ۱۹۶۰ به پاریس رفت. سال
پسین در
نشست
کنگره لوزان
شرکت
جست. سپس با فراخوان
اتحادیه بینالمللی دانشجویان شرقی در پراگ به آن کشور پرواز کرد و از آنجا با هزینه اتحادیه برای سه
هفته رهسپار مسکو
شد.
هنگام بازگشت از مسکو به فراخوان سازمان دانشجویان رومانی به بخارست رفت و در سمینار دانشجویان
شوروی و چین کمونیست، کوبا، مجارستان و آلمان شرقی شرکت کرد. نیکخواه مارکسیسم لنینسم را علم تکامل
اجتماع می دانست و با فیروز شیروانلو و محسن رضوانی در انگلستان به این نتیجه
میرسند که برای به
دست
آوردن پیشرفت در ایدههای سیاسی بایستی از تاکتیک مبارزههای پارتیزانی کشورهایی مانند کوبا
و الجزایر و ویتنام شمالی بهرهگرفت تا بتوان به تغییر رژیم پرداخت. ولی از آنجا که چگونگی
سیاسی و اجتماعی ایران برای این گروه مائوییست روشن نبود، نیکخواه و شیروانلو
چندین بار به ایران
سفر
کردند. سال ۱۳۴۲ نیکخواه، منصوری، شیروانلو و
پورکاشانی به ایران
بازگشتند
و کوشش نمودند که کسان دیگر را به تور بیاندازند و به آنها آموزش برای آشنایی با اندیشهها مائو
و آموزشهای پاتیزانی برای کشتن دهند. اینان در کافه رستوران ریوییرا و تهران پالاس و خانه شیروانلو نقشههای برانداری رژیم شاهنشاهی را میکشیدند. در گام نخست این گروه چهار نفری
با همکلاسیهای دبیرستان
خود چون بهمن فرهوشی دیدار کردند و به آنان جزوهها و کتابهای مائوییستی کمونیستی دادند و بدین سان حسین
اکبرنیای تهرانی و
جواد
شیخ زینالدین را به سوی خود کشیدند. از سوی دیگر نیکخواه با منوچهر مقدم سلیمی که او نیز همکلاسیهای
دبیرستانش را به تور انداخت با اسفندیار نوایی به شمال و آذربایجان سفرکردند. این سفر برای
شناسایی سرزمینهای
راهبردی
(سوقالجیشی) و بررسی زندگی کشاورزان و میزان پول و خرمن بود. این گروه یک دستگاه پلی کپی و دو
دستگاه تایپ خریداری کردند و جزوههای اندیشه مانوییستی چون اختلاف چین و شوروی و جنگهای پارتیزانی؛
و آثار مائوتسه
تونگ
و ... را هنگام اعتصاب رانندگان تاکسی به همراه جارنامهای به چاپ رساندند و میان آنان پخش کردند
که همان به آگاهی رساندن موجودیت یا بودن این گروه مائوییستی قلمدادشد. برای آموزش آدمکشی با
هزینه کمتر چین
کمونیست،
الجزایر، کنگو، ویتنام شمالی و کوبا در بالای فهرست اینان قرارداشت. با همدستی محمدعلی
صیرفی از انگلستان برای اینکه بنیه مالی خود را بالاببرند و رفت و آمدهایشان به چین و دیگر کشورهای
وامانده کمونیستی را
چهرهای
قانونی دهند، شرکت بازرگانی یوشیج را با سرمایه پانصد هزار ریال ثبت کردند. نیکخواه از همه ریزهکاریهای
رخداد شوم کاخ مرمر آگاهی داشت و وی کارگردان سوءقصد به جان شاهنشاه بود، با اینکه در
بازجوییها ابراز
داشت
که با هرگونه ترور مخالف بوده است ولی با به یاد داشتن تز این گروه که اشغال نیروی دولت برای از میان برداشتن
رژیم مشروطه شاهنشاهی و برقراری جمهوری دموکراتیک ملی خلق، آشکار شد که نیکخواه از همه
توطئهها آگاهی
داشته
و رهبری آن را به دست داشته است. از خانه نیکخواه جزوهای کمونیستی، یک دستگاه استنسیل، دستگاه
تایپ، ابزار چاپ و پلی کپی بدست آمد. افزون بر آن تز و نامههایی پیدا شد که نشان میدهد که تا چه
اندازه وی سرسپرده
اندیشههای
مائو و ویرانسازی کشور ایران بوده است. نیکخواه در پیوند دادن کنفدراسیون دانشجویان ایرانی با
سازمان دانشجویان چین کمونیست نقش بزرگی داشت و کارهای وی در خارج از کشور پیرامون دشمنی با رژیم مشروطه شاهنشاهی و پراکندن نوشتارهای سراسر دروغ و
ناسزا و دشنام برای خوارکردن حکومت و دولت ایران دور میزد.
نظرات
ارسال یک نظر